سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمتی نیست جز به همراه عصمت . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :0
کل بازدید :6305
تعداد کل یاداشته ها : 10
103/2/8
6:58 ع

عرفه روز عشق و فرزانگی وروز خداست

عاکفان کوی یار، با تمام نیاز، در عرفات جمع شده‏اند تا با نوای آسمانی اَنْتَ الَّذی مَنَنْتَ؛ اَنْتَ الَّذی اَنْعَمْتَ، اَنْتَ الَّذی اَحْسَنْتَ، هم‏نوا شوند؛ هم‏نوا با ابا عبداللّه‏، هم‏نوا با سالار شهیدان!

امروز، روز عرفه است؛ روز سوگند به عظمت لایزالی خداوند. روز توسل به مقام ربوبیت حضرت حق (جل جلاله). روزی است که باید برای تکامل باورها، باید برای قبول شدن در امتحان حج، خویشتن را با نیایش آزمود، با نیایش محک زد و برای رسیدن به مراتب بالای معرفت، چون حضرت مسلم بن عقیل علیه‏السلام شهادت را برگزید، یا همچون حضرت امام حسین علیه‏السلام آماده سفر شهادت شد.این من هستم که خطاکارم! این من هستم که غفلت ورزیدم! این من هستم که عهد شکستم! این من هستم که اقرار می‏کنم به گناهانم؛ اقرار می‏کنم به تمام نعمت‏هایی که از آنها برخوردارم ساخته‏ای؛ پس درگذر از گناهانم، ای خدایی که از گناه بندگانت هیچ زیان به تو نمی‏رسد و از طاعتشان هم بی‏نیازی!

امروز، روز عرفه است؛ روز رسیدن به آمال و آرزوهای متعالی، رسیدن به غایت آمال عارفین، رسیدن به هم‏جواری با عرش الهی، رسیدن به خدا! رسیدن به «اَنَا یا اِلهی الْمُعْتَرِفُ بِذُنُوبی، فَاغْفِرْ هالِی...»

در بهار فرصت عمر، روزها و شب‏هایی است به زیبایی «لیلة القدر»؛ بهتر از هزار روز و هزار شب، روزها و شب‏هایی که جاودانه‏اند و پلکان جاودانگی‏اند؛ پرشور و پرنور و پرفیض و پربرکت. چشمه‏ی نور و صفا از بستر وجود آن می‏جوشد. روزها و شب‏هایی که می‏توان با خواندن نغمه‏ی «معرفت»، شهد «عبودیت» را چشید، و «عرفه» از آن روزهاست. روزی که اکسیر لطف الهی، دل‏های زنگار گرفته از گرد و غبار عصیان و غفلت را، زندگی می‏بخشد.روزی که غبار عصیان و افسار گسیختگی، از قلب‏ها زدوده می‏شود؛روزی که هنگامه‏ی حضور و شوق «توبه» است. «عرفه»، روزی است که ملایک در عرفات، سبد سبد گلواژه‏های رحمت الهی و طَبق طَبق شیرینی اجابت در دست، می‏رسند.

اماما! در این دشت چه خواندى؟ که هنوز دشت، از نام تو عرفان دارد. شب از یاد تو عطرآگین است. آسمان رنگ خدایى دارد. سنگهاى جبل‏الرحمه همه نالانند. سرزمین، سرزمین شهادت، معرفت و عرفان است . (محسن قرائتى، حج، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ چهارم .) مى‏داند چه کسى بر روى آن گام مى‏نهد. چرا آمده؟ چگونه بر مى‏گردد؟  "اى حسین"‏ اى مرد عرفان در دعاى عرفه چه گفتى که حاجیان همه گریانند؟

صحراى عرفات کلاس شناخت و خودسازى امام حسین‏ علیه السلام است. روز عرفه همراه شاگردان وفادارش در این پایگاه مقدس درنگى بس شگرف کردند و روى به دامن کوه رحمت نهادند و در سمت چپ کوه در برابر کعبه کلاس صحرایى تشکیل دادند. موضوع آن شناخت و سازندگى بود. روز، روز عرفه بود. دستهاى مبارکشان را روبروى صورتشان به دعا بلند کردند و مشغول دعا شدند. دعایى بسیار طولانى، با محتوایى عاشقانه!

پروردگارا! اگر همه واقفان چنین دعایى را از جان و دل بر زبان آورند، عظمت و قدرت حضرت بارى تعالى را با جمال و جلال و شکوه و همه اوصافش بازیابند تا شوق دیدار حق در آنان پدید آید. خدا را با چشم دل از رهگذار این دعا بخوبى مى‏توان ر?یت کرد. پروردگارى که صنعت هیچ صنعتگرى به پایش نرسد. بخشنده بی دریغ است. بر رازها آگاه است. پاداش دهنده نیکى‏هاست. فرستنده رحمت‏ بر اشکهاى درگاهش، سامع نداى دردمندان، رافع درد دردمندان و قامع گردنکشان است. آن هم در بیابان عرفات در فضایى باز و رهیده از هرگونه عوامل دنیایى در چنین شرایطی آفریدگار جهان هستى را به وسیله خود او مى‏توان شناخت.حال، قلب خویش را با بخشهایی از دعای عرفه امام حسین علیه السلام جلا داده و به مناجات امام با خدای متعال گوش جان می سپاریم وبا امام همنوا می شویم:

پروردگارا، مرا به که وا مى‏گذارى؟ به خویشاوندى که پیوند محبت را مى‏گسلد، یا بیگانه‏اى که با من خشم مى‏راند، یا به آنان‏ که مرا خوار مى‏شمارند؟ و حال آن که تو خداى منى و رشته سرنوشت‏ من در چنگ توست! از غربت و تنهایى و دورى خانه‏ام و خوارى‏ام درچشمان کسى که وى را بر من مسلط گردانیده‏اى، به درگاه تو شکایت ‏مى‏آورم.

بارالها بر من خشم مگیر که اگر تو بر من خشم نیاورى، مرا زغیر تو باکى نیست و مگر نه این است که فراخناک لطف و عافیت تو مرا کافى است!

خدایا، چون مرا فرمان دادى سرکشى نمودم و چون نهى کردى و آنچه ‏را نمى‏خواستى به جاى آوردم. اینک این منم که نه دلیلى بر بى‏گناهى خود دارم که عذر بخواهم و نه نیروى آن دارم که از کسى ‏یارى بخواهم. حال با کدامین اعضایم رو به روى تو بایستم، آیا با گوشم یا با چشمم یا با زبان و یا پاهایم، آیا تمامى اینها نعمتهایى نیست که مرا عنایت فرموده‏اى و من با همه آنها نافرمانى‏ات کرده‏ام، اى مولاى من، حجت و دلیل از آن توست و من‏ محکومم!

خداوندا، تو را به نور جمالت که بر زمین و آسمانها تابیده ‏است و پرده‏هاى تاریکى را برانداخته و کار گذشتگان و آیندگان را صلاح بخشیده است، سوگند مى‏دهم و از تو مى‏طلبم که در آن حال که‏ بر من خشم گرفته‏اى، مرا نمیرانى و قهر خود را بر من نازل‏ نگردانى که تو مى‏توانى قهر و عتاب را رها کنى و به لطف بازآیى ‏و از من خشنود شوى!

صحراى عرفات کلاس شناخت و خودسازى


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام میشه برای این قالب را برای من به بلاگفا تبدیل کنید؟