دوستان عزیز وسروران گرامی نظرات سازنده
یادتون نره لطفا
ازسروران عزیزی که در پشتیبانی مطالب زحمت می کشن صمیمانه تشکر می کنم
من بارندارم که به دربار توباشم
بهتر که گرفتار گرفتار توباشم
خواهم که شبی محرم اسرار تو باشم
درخانه دل راز نگه دار توباشم
ای یوسف بازارملاحت من مسکین
آن مایه ندارم که خریدرار توباشم
هر مرغ شودشادکه ازدام گریزد
من شاد از انم که گرفتار توباشم
گر خلوت وصل تو برازنده من نیست
بگذارکه درسایه دیوار توباشم
منظورم این است که گاهی نام نامی حضرت را ببریم و سپس برخیزیم و با ادب سلام بدهیم تا اقا نگاهی به ما بکند و این دل خاکی ومسین به طلای ناب و کیمیا تبدیل کند
انان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند
الا که راز خدایی.....
الا که راز خدایی، خدا کند که بیایی
تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی
شب فراق تو جانا خدا کند به سرآید
سرآید و تو برآیی، خدا کند که بیایی
دمی که بی تو سر آید خدا کند که نیاید
الا که هستی مایی، خدا کند که بیایی
فسرده غنچه گلها فتاده عقده به دلها
تو دست عقده گشایی، خدا کند که بیایی
ز چهره پرده بر افکن به ظلم شعله در افکن
تو دست عدل خدایی، خدا کند که بیایی
نظام هر دو جهانی امام عصر و زمانی
یگانه راهنمایی، خدا کند که بیایی
تو مشعری عرفاتی، تو زمزمی تو فراتی
تو رمز آب بقایی، خدا کند که بیایی
دل مدینه شکسته حرم به راه نشسته
تو مروه ای تو صفایی، خدا کند که بیایی
به سینه ها تو سروری به دیده ها همه نوری
به دردها تو دوایی، خدا کند که بیایی
ترا به حضرت زهرا، بیا ز غیبت کبری
دگر بس است جدایی، خدا کند که بیایی
السلام علی المهدی الذی وعد الله به الامم
با سلام به ساحت قلب عالم امکان،حضرت بقیة الله روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه و با سلام و درود بر آنان که عمری به عشق مولای غریبشان سوختند و انتظار کشیدند.و سلام به تو دوست عزیز که به دنبال محبوبت به راه افتاده و به سرای ما هم سری زدی.بله درست امده ای اینجا بوی امام زمان می دهد،بوی عزیز فاطمه سلام الله علیها را می دهد.
در این سرا قصد آن داریم که آن حضرت را بیشتر بشناسیم و کمی با اهل دل و منتظران ان محبوب سخن بگوییم و به قول شاعر
بیا سوته دلان گرد هم آییم.
همچنین در این سرا سعی داریم سری هم به سرای سوختگان وصال محبوبمان بزنیم و با آنها یشتر آشنا شویم و طریق عشقبازی را بهتر بیاموزیم.
پس ای دوست عزیز دست در دست ما بگذار و ما را با نظرات زیبایت یاری نما.
غم تنــهایى |
اى پــادشه خـوبان داد ا ز غم تنــهایى دل بى تو به جان آمد وقت است که باز آیى
دایـم گـل این بستـان شـاداب نمىمـاند دریـاب ضـعـیـفـان را در وقـت تـوانــایـى
مشـتاقى و مهجورى دور از تو چنانم کرد کز دسـت بخواهـد شد پـایـاب شـکـیـبایى
اى درد تو ام درمان در بستر نـاکامى و اى یاد توام مونس در گوشه تنهایى
در دایره قسمت ما نقطه تـسـلیـمـیم لطف آنچه تو اندیشى حکم آنچه تو فرمایى
فکر خود و راى خود در عالم رندى نیست
حافظ شب هجران شد بوى خوش وصل آمد
حافظ شیرازی |